ولایت
ولایت

ولایت

مادران آسمانی

 

مادر شهیدی رفت دیدار امام روح الله

عکس اول را گذاشت روی میز: این پسر اولم محسن است

عکس دوم را درآورد و گفت: این پسر دومم محمد، دوسال از محسن کوچکتر بود
 
عکس سوم را در آورد رفت بگوید این پسرسومم... دید شانه های امام می لرزد.

فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: 4 تا پسرمو دادم که اشک شما رو نبینم.
 
شادی روح همه شهدا و سلامتی مادران شهدا صلوات