ولایت
ولایت

ولایت

خون شهید نمر اضمحلال دولت ظالم سعودی را رقم خواهد زد

رژیم عربستان سعودی در ماه مارس 2013 اولین جلسه محاکمه شیخ نمر را بدون اطلاع خانواده‌اش برگزار کرد و در آن دادستان کل برای آیت الله النمر خواستار صدور حکم اعدام شد و در همین رابطه چند اتهام ساختگی از جمله «حمایت از تروریسم» به وی نسبت داده شد.

در ادامه اشاره‌ای کوتاه به زندگی نامه پر بار این روحانی مبارز شیعی شده است.

تولد و نسب
به گزارش ایرنا، آیت الله شیخ نمر باقر النمر در سال 1379 هجری قمری در منطقه العوامیه یکی از شهرهای استان القطیف در منطقه الشرقیه چشم به جهان گشود.
او به یک خانواده والامقام در منطقه منتسب است که در آن روحانیون بی نظیر و برجسته ای همچون آیت الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر پرورش یافته اند. خاندان النمر همچنین وعاظ و خطبای منابر حسینی سرشناسی همچون پدربزرگ پدری وی حاج علی بن ناصر آل نمر را تربیت کرده و پرورش داده است.
تحصیلات مقدماتی
شیخ نمر تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر العوامیه به پایان رساند و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی، برای آشنایی نزدیک تر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم (عج) حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیت الله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.

شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم (عج)، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب (ع) برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت.

وی دوره کتاب های اصولی از جمله اصول المظفر، رسائل شیخ انصاری و کفایة آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز اللمعة الدمشقیة نوشته شهید اول، جامع المدارک خوانساری، مکاسب شیخ انصاری و مستمسک العروة الوثقی سید حکیم و دیگر کتاب های فقهی را مطالعه کرد.

شیخ نمر در طول مدت تحصیل علوم حوزوی خود در تهران و سوریه در محضر اساتید مختلفی حضور یافت، از جمله:
- بحث خارج نزد آیت الله سید محمدتقی مدرسی در تهران
- بحث خارج نزد آیت الله سید عباس مدرسی در سوریه
- بحث خارج نزد آیت الله خاقانی در سوریه
- دروس عالیة نزد علامة شیخ صاحب الصادق در تهران
- درس لمعة نزد علامة شیخ وحید افغانی

همچنین اخلاق را نزد آیت الله شیرازی در شهر مقدس قم فراگرفت و به این ترتیب به درجات بسیار بالایی در اجتهاد دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد.

وی از جمله معروف ترین و شایسته ترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزه های علمیه به شمار می آید که حتی در حوزه های علمیه ایران و سوریه به تدریس کتاب هایی همچون کتاب اللمعة الدمشقیة و کتاب جامع المدارک و مستمسک عروة الوثقی و الحلقات شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است.

شیخ نمر سال ها اداره حوزه علمیه حضرت قائم (عج) در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد.

پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی الإمام القائم(عج) را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگ بنای مرکز اسلامی در سال 1422 هجری قمری مصادف با 2001 میلادی بود.
 فعالیت ها و طرح‌های شیخ النمر

او فعالیت ها و طرحهای بیشماری داشت که بر صحنه داخلی و منطقه ای تاثیر بسزایی گذاشت و تاثیرگذاری برخی از آنها از نظر دینی فکری اجتماعی و سیاسی بسیار چشمگیر بوده است.

آیت الله النمر با برپایی نمازهای جمعه و جماعت و شرکت دادن زنان و استفاده از توانایی های آنان در زمینه های دینی و اجتماعی و ایراد سخنرانی های پیام دار و برگزاری سمینارهای دینی و علمی در منطقه و خارج از آن و چاپ و انتشار تحقیقات و مقالات و تاسیس حوزه های علمیه در بیداری و روشنگری افکار عمومی در منطقه عوامیه نقش بسزایی ایفا کرد.

او بارها خواستار بازسازی قبرستان بقیع در مدینه منوره شد و به همین دلیل بارها از سوی پلیس احضار شد و تحت فشار قرار گرفت.

او در سال 1428 در یک اقدام بی سابقه فهرست خواسته های شیعیان عربستان را به امیر منطقه الشرقیه ارائه داد تا آنجا که سعد الفقیه به عنوان یک روحانی سنی مخالف دولت از علمای اهل تسنن عربستان خواست تا از آیت الله النمر نحوه ارائه خواسته های خود را فرابگیرند.

وی در ماه محرم سال 1429 هجری قمری خواستار شکل گیری یک تشکیلات مخالف به نام جبهه الرشیده شد که به گفته وی وظیفه و مسوولیت آن مبارزه با فساد اجتماعی و تبعیض دینی و ظلم وستم سیاسی علیه پیروان اهل بیت علیهم السلام در عربستان بود.

آیت الله النمر در سال 2011 پس از سرنگونی رژیم های حاکم بر تونس و مصر و با آغاز انقلاب مردم بحرین ممنوعیت رسمی اعمال شده از ماه اوت سال 2008 از سوی مقامات سعودی در مورد ایراد سخنرانی و تدریس را درهم شکست و از تحولات شکل گرفته در طی فرآیند موسوم به بهار عربی سود جست و سخنرانی های خود را با سخن گفتن از آزادی سیاسی با محوریت تغییر سیاسی آغاز کرد.

جوانان القطیف در سایه شرایط سیاسی به وجود آمده در منطقه در آغاز سال 2011 با برپایی چند راهپیمایی خواستار آزادی 9 تن از زندانیان سیاسی شدند که در آن زمان 16 سال از بازداشت آنها سپری شده بود و تحت عنوان زندانیان فراموش شده از آنها نام برده می شد.

با ورود نیروهای اشغالگر سعودی موسوم به سپر جزیره به بحرین دایره اعتراضات و فعالیت های سیاسی در القطیف عربستان رو به گسترش گذاشت.

رژیم سعودی نیز در مقابل صدها تن از جوانان را به اتهام ارتباط داشتن با اعتراضات شکل گرفته بازداشت کرد. آیت الله النمر با تمام قدرت از حق توده ها در اظهار نظر و اعتراض به دفاع برخاست.

وقتی منطقه القطیف می خواست چهره خشن به خود بگیرد و نیروهای امنیتی بر اساس یک نقشه از پیش طراحی شده در نظر داشتند حرکت جوانان العوامیه را به شدت سرکوب کنند، آیت الله النمر از جنبش جوانان خواست تا در آن شب تظاهرات برگزار نکنند.

وی بدین ترتیب از کشته شدن جوانان العوامیه جلوگیری کرد و نقشه شوم نیروهای امنیتی سعودی را ناکام گذاشت.

وی در سخنرانی تاریخی خود بر لزوم مسالمت آمیز بودن جنبش جوانان منطقه الشرقیه عربستان تاکید کرد.

حوادث اکتبر 2011 که به حوادث العوامیه شهرت یافت، نقش رهبری آیت الله النمر را به اثبات رساند و به روشنی به حکمرانان سعودی نشان داد که او رهبر جنبش مردمی در این منطقه است.

رژیم سعودی بر سرکوب شدید جنبش مردمی در عربستان اصرار و پافشاری کرد و به همین دلیل النمر بر مواضع و رویکرد خود شدت بخشید و به صراحت با سیاست تبعیض آمیز ریاض و سرکوب آزادی بیان و انحصار ثروت و قدرت در عربستان ابراز مخالفت کرد.

نیروهای سعودی در 8 ژوئیه 2012 بر سر راه آیت الله النمر کمین کردند و به سوی خودروی وی اقدام به تیراندازی کردند که در نتیجه آن چهار گلوله به پای راست وی اصابت کرد و به دنبال آن او را که بیهوش شده بود، از محل ارتکاب جرم ربودند و به بیمارستان نظامی در الظهران و سپس به بیمارستان نیروهای امنیتی در ریاض و به دنبال آن زندان الحائر انتقال دادند.

رژیم آل سعود پس از 950 روز به پزشکان اجازه داد چهارمین گلوله را از پای آیت الله النمر خارج کنند.

این گلوله که از زمان بازداشت آیت الله نمر درپای وی باقی مانده بود علاوه بر شکنجه و درد سه ساله باعث بیماری های دیگری نیز برای وی شده بود.

امروز برای جا دادن موشک‌ها در انبارها با کمبود فضا مواجهیم

امروزه آمریکایی‌ها درباره قدرت موشکی ما بحث می‌کنند و می‌خواهند آن را تحریم کنند و ما نیز در پاسخ به آنها می‌گوییم تا زمانی که تجاوزات و غارت‌گری‌های شما ادامه دارد و تا زمانی که از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کنید ما نیز توان موشکی خود را افزایش می‌دهیم. ملت غیور ایران بدانند که ما امروز انبارهای موشکی و تونل‌های طویلی از موشک‌های آماده پرتاب داریم و برای مابقی موشک‌هایی که تولید می‌کنیم دچار کمبود فضا هستیم ولی با این وجود توان موشکی خود را افزایش می‌دهیم.

وی ادامه داد: عزت در شأن ملت ایران است و ما تکیه‌گاه محکم برای اسلام و کشورهای اسلامی هستیم؛ ما هرگز نوشته‌های غربی برروی کاغذ را نمی‌خوانیم و در برابر زیاده خواهی‌های آنها ایستادگی می‌کنیم. کشورهای غربی ایران را تهدید می‌کنند که همه گزینه‌ها روی میز است ولی از آن طرف از ما خواهش می‌کنند که توان نظامی خود را افزایش ندهیم ولی این یک رویا است آمریکا دارد و میان رویا تا واقعیت فاصله زیادی وجود دارد.

جانشین فرمانده سپاه درباره ادعای پرتاب موشک به سمت کشتی آمریکایی اظهار داشت: آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که قایق‌های سپاه به سمت آنها موشک شلیک کرده‌اند که این مطلب صحت ندارد و ما به آنها می‌گوییم که اگر این ادعا صحت داشت و اتفاق افتاده بود اول خود ما آن را به صورت آشکار اعلام می‌کردیم؛ این صحبتی که صورت گرفته به خاطر رعب و وحشتی است که آنها از ایران دارند؛ ما یک کشور کاملا مقتدره با توان نظامی بالا هستیم و مسیر خود را برای حفظ اقتدارمان ادامه می‌دهیم.
سردار سلامی در بخش پایانی سخنانش اظهار داشت: آنها که به قدرت پوشالی آمریکا وابسته بودند؛ دیدند که هیچ‌گاه ایران با آنها همکاری نخواهد کرد زیرا اهداف هر دو طرف به صورت دو خط موازی است که هیچ‌وقت به هم نمی‌رسند. آمریکا شیطان بزرگ و نشانه باطل است و ما که بر حقیم به هیچ عنوان با آنها توافق نمی‌کنیم.

میلاد رسول اکرم (ص) و ولادت حضرت امام جعفر صادق(ع) برای شما مبارک


درخلوت شب آمنه زیبا پسری زاد تنها نه پسر بربشریت پدری زاد در فتنه بیدادگران دادگری زاد چشم همه روشن که چه قرص قمری زاد میلادحضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) مبارک باد.



میلاد حضرت عیسی مسیح مبارک


آنگاه که جاهلیت بیداد می کرد، خداوند زنی پاکدامن را برای ماموریتی بزرگ برگزید و او نیز به فرمان خدایش پاسخ مثبت داد و در پناه رحمت الهی قرارگرفت، در آن روزگار ظلمت و تاریکی آنگاه که هزاران چشم شیطانی آمدنش را به فرمانروایان جاهلیت ندا می دادند و همه جا پی در پی به دنبال آثاری از تولدش می گشتند، او آرام آرام

و در پرده رحمت الهی (او) را پرورش داد و در شبی زیبا و دور از چشم شیاطین متولد شد، او تنها نوزادی بود که از همان لحظه که چشم باز کرد قادر به سخن گفتن بود، او کسی بود که می توانست مردگان را زنده کند و بیماران را شفا دهد، او کسی نبود جز عیسی مسیح (ع)، او که پیام آور صلح و مهرورزی بر پایه توحید و عدالت بود و از دامن مادری برخاست که خداوند او را پاک قرار داد و بر زنان عالم برتری داد. مادری و پسری که خداوند آنان را از آبرومندان بارگاه الهی و در جایگاهی رفیع قرار داده است. براستی که هیچ زنی جز حضرت مریم لیاقت مادری عیسی مسیح (ع) را در آن زمان نداشت چرا که او از زنان برگزیده خداوند بود.